فرهنگ این 8 نفر / قوت و ضعف
از همه 8 نامزد در مناظره فرهنگی- اجتماعی، نقاط مثبت و منفیای به زعم خودم درآوردم که بتوانیم آنها را ارزیابی کنیم. سعی کردم نقاط جامع باشد و جبههگیریهای ذهنیام را نسبت به افراد دخیل نکنم.
غرضی
سؤالهایی اکثراً کوتاه میپرسید که خیلی صحبت ارائهکننده را نقض نمیکرد و جوابش هم بعضاً بدیهی بود. برداشتم این بود که گاهی وقتها صحبت شخص ارائهکننده را متوجه نشده.
اشاره درستی به مقاومت مردم از فرهنگ خود کرد، درست است حکومت نمیتواند فرهنگ ناسازگار را به راحتی بر مرد تحمیل کند، ولی ...
اشارهای نکرد که حکومت هم در فرهنگ اثر دارد: مثل تزریق فساد در پهلوی، یا تزریق تجمل و اشرافیگری در دولت سازندگی. الناس علی دین ملوکهم.
اشتباه دیگر ایشان این است که گفت «دولتها باید تابع فرهنگ عامه باشند». این تفکر با اسلام نمیسازد. چون ممکن است فرهنگ عامه دارای اشکالاتی مثل سبک زندگی و ... باشد و حکومت باید اصلاح کند یا اقلاً زمینه را فراهم کند. اسلام هم میدانید همتش رفع خرافات جاهلی از شبهجزیره عربستان بود.
آموزش و پرورش رضاخانی و فرهنگ محفوظات که اشاره کرد، خوب بود.
به طور کلی عوامانه و کوچه بازاری استدلال میکند، هرچند اصل تفکرش خیلی جاها درست است. این فرق دارد با به زبان مردم حرف زدن که اتفاقاً ویژگی امام خمینی و نقطه مثبت احمدینژاد بود. برداشتم این است که طرز مدیریتش هم عوامانه و کوچه بازاری باشد.
روحانی
همهاش سلبی صحبت میکرد. خیلی مصداقی صحبت میکرد. همه انتقادهایش هم از حزب مخالف بود. معلوم نیست همین موارد از حزب خودش سر بزند هم به همین شدت انتقاد میکند یا نه.
بیش از حد، فرهنگ را از دید سیاسی میدید.
از سپردن فرهنگ به مردم صحبت میکرد، تا اینجا درست! (البته اگر به معنای این باشد که فرهنگ را بخشنامه ای از بالا به پایین نکنیم، یا همان ساختار مردمی فرهنگ که ولایتی هم اشاره کرد، نه این «سپردن فرهنگ به اهل موضوع خاص»)
میگوید نگاه امنیتی به فرهنگ نباید داشته باشیم و فضای فرهنگی باید باز باشد، این هم درست، درست هم میگوید، بستن زیاد فضا باعث سلب خلاقیت میشود، ولی ...
از لزوم کنترل و سانسور حرفی نمیزد! در نظر ندارد که انجمنهای صنفی فقط تخصص صنفی خودش را دارد، مثلاً تخصص دینی ندارند و فقط کافی است به خانه سینما نگاه کنید. فرق دارد با نظام صنفی پزشکی! (البته قبلاً گفته بود لازم نیست در همه مراحل تولید فیلم نظارت کنیم، ولی توجه نمیکند با همین شیوه، فیلمهایی مثل «یک خانواده محترم» با پول جمهوری اسلامی تولید شده که توهین به شهدا و نظام بوده!)
قالیباف
همهجانبه دیدن فرهنگ (اقتصاد، سیاست، اجتماع) خوب بود. فقط یک مقدار کلیگویی و بیان بدیهیات کرد.
به عنوان نمونه به شهرداری اشاره کرد، در حالی که عملکرد غلط شان در جشنها و فرهنگسراها را میبینیم.
به عدالت اجتماعی و جلب اعتماد اجتماعی اشاره کرد، خوب بود.
ولی به ارزشهای اسلامی و انقلاب اشارهای نکرد. به طور کلی ساختار ذهنی شان فقط به بخش کوچکی از اسلام منطبق است!
شیوه ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی را هم فقط از دیدگاه اعتماد اجتماعی میبیند. یعنی حکومت در حوزههای دیگر مثل اقتصاد خوب عمل کند، بعد سبک زندگی را بگوید و مردم میپذیرند! خوب تمام مسئلهاش همین است که چه طوری بگوید!
رضایی
همه چیز را از دید اقتصادی می بیند. درست است که اقتصاد در فرهنگ تأثیر دارد. ولی ایشان به قول خودشان فقط 1 سر از دیو 3 سر را میبیند. هر وقت هم بقیه اشارهای به اقتصاد در فرهنگ میکردند، میگفت دیدید به حرفم رسیدید؟! در حالی که جنبه اقتصادی فرهنگ، فقط یک جنبه از چند جنبه است!
انتقاد از سکولاریسم اجتماعی و فرهنگ را فقط از زاویه سیاسی دیدن، خیلی درست بود.
میخواست نگاه اسلامی به نقش فرهنگ در اقتصاد را توضیح بدهد، ولی خیلی کلی گفت، باید برنامه دقیقتری بدهد. جلیلی و حداد بیشتر از او در این زمینه توضیح دادند.
میگوید مقاومت و زندگی دو جبهه ما هستند، بعد میگوید مقاومت، مثل دفاع لشکر امام حسین است، زندگی مثل آب رساندن به خیمهها. ولی بیرون از مناظره میگوید تحریمها را برمیداریم! خوب برادر! برداشتن تحریمها دست شما نیست که! این همون پذیرفتن اماننامه توسط حضرت ابوالفضل هست! خیمهها خودشان در صورت لزوم، زندگی را فدای حفظ اصول کردند! ولی شما وقتی بال پرنده نشان میدهی، نظریهات این است که مقاومت بس است، فعلاً برویم سر زندگی، در حالی که امام حسین اولویت را به مقاومت میدهد، ولی زندگی را هم تأمین میکند. امام خمینی (ره): «کسی مدعی نیست طبقات ضعیف و کمدرآمد در تنگنای اقتصادی نیستند ولی آنچه مردم ما فراتر از آن فکر میکنند مسئله حفظ اسلام و اصول انقلاب است».
عارف
فرهنگ را بیشتر از دید سیاسی میدیدند.
میگوید آزادی فرهنگی باید داشته باشیم و فضا باز شود (مثل روحانی). ولی ...
هیچ اشارهای به نحوه کنترل و پاک ماندن فضا نکرد. یعنی اگر باز گذاشتن و کنترل هر دو به یک اندازه اهمیت داده شود خوب است. ولی آن چیزی که در دولت اصلاحات دیده شد، اغراق در باز گذاشتن و کوتاهی در کنترل بود. به نظر میرسد همان رویکردهای اشتباه دولت اصلاحات را دارد.
کار فرهنگی حق همه است، ولی خلط مبحث کرد، چون منعکس شدن کار فرهنگی هر کس که حق همه نیست! طبیعی است باید کنترلی وجود داشته باشد مگرنه به راحتی فساد پیش میآید.
نکته خوبی گفت که دولت خادم فرهنگ باشد، نه متصدی فرهنگ، تا تولیدات قوی فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی داشته باشیم.
ولی آنچه در دولت اصلاحات دیده شد، میدان دادن به تهاجم غرب و محدودیت برای فرهنگ اسلامی و انقلابی بود! چون صراحتاً اعتقاد داشتند این فرهنگ دیگر کهنه شده است و الان باید حرفهای نو زد!
بحث اعتیاد و بیکاری و ورزش درست است.
حداد عادل
همهجانبه دیدن فرهنگ توسط ایشان خوب است.
از گفتمان انقلاب خیلی خوب دفاع کردند. نقدهایشان به دیگر نامزدها هم خوب بود.
در مورد توازن بین باز گذاشتن فضا و کنترل آسیبهای فرهنگی نظر درستی دارد.
ولی کلیگویی کرد، باید راه حل مشکلات فرهنگی موجود را بیشتر میگفت، مثل سبک زندگی، خالی از دین یا ضد دین شدن هنر.
ولایتی
در مورد نقش هیئتهای مذهبی و جوانمردان و به طور کلی تأکید بر ساختارهای مردمی در فرهنگ خوب گفت.
مفصل در مورد حفظ فرهنگ توسط مردم با ذکر تاریخ اشاره کرد، ولی ...
این که مردم تا اینجا خودشان را حفظ کردند، هنر خودشان است، نه نشانه بیتأثیر بودن حکومت در فرهنگ! خوب بود اشارهای هم به اهمیت تأثیر حکومت در فرهنگ مردم میکرد (ایراد مشابه برای غرضی). ملت ایران مثل همه ملتها هیچ وقت مصون از انحراف نیست.
جلیلی
این که به نقش فرهنگ مردم در همه زمینهها مثل اقتصاد و سیاست تأکید کرد، خوب است.
اشاره به اشرافیت فرهنگی در فضای امروز ما بسیار خوب بود. این که حلقه ای با تفکر خاص در اقسام مختلف هنر به وجود آوردند که بقیه را با شیوه های مختلف حذف می کنند. از گفتمان انقلاب هم خیلی خوب دفاع کردند.
ولی باز هم کلیگویی میکرد.
ساختار فرهنگیای ارائه کرد به نظرم خیلی با مدل اسلام تطابق دارد، یعنی فرهنگ را هدفمند برای اسلام میدید و همچنین به صورت روح برای زمینه های دیگر اقتصادی و سیاسی میداند.
تنها کسی که به ظرفیت مسجد اشاره کرد، جلیلی بود (و تا حدی ولایتی). در حالی که مسجد راهکار اصلی اسلام در فرهنگ است. حتی برنامه عملیش هم گفت که به نسبت بقیه خوب بود.
به لزوم استفاده از هنر برای ترویج فرهنگ انقلاب اشاره کرد، ولی توضیحی در مورد بهبود فضای مسموم ضدارزشی هنر ما نداد. این باعث دید سفارشمحور در هنر میشود. (البته به نظر میرسد تیم فرهنگی ایشان، مثل برادرشان و طالبزاده، ایدهها و خطشکنیهای خوبی در حوزه فرهنگ مثل جشنواره عمار دارند، پس ممکن است این انتقاد به جلیلی وارد نباشد.)